بشر امروزی چه خواستگاهی دارد آیا آرامش در گرو پول،مقام،شهرت و رفاه میباشد،آیابشر امروزی باید به همین سادگی چنین آرمانهایی را هدف غایی سرنوشت خودش قلمداد کند؟ اگر چنین باشیم بیچاره ایم و راه را گم کرده ایم...
چرا امروزه ما گم شده ایم؟ چرا هر چه خرج میکنیم به آرامش مطلوب نمیرسیم ،همه اش ترس و دلهره سراسر وجودمان را گرفته و راه علاجی نمی یابیم اما به ناگاه فطرت درونی ام مرا به سمتی سوق میدهد و ندای آرامبخشی مرا میخواند و سرتاسر وجودم را می آلاید و مرا آرامشی مالامال از محبت میبخشد...
و آن نوا چیزی نیست به جز صدای محبوب بنده نواز که هر لحظه مرا بسوی خودش میخواند؛ و او کسی نیست جز خدای یگانه و اوست آرامش بخش تمام دلهای ناآرام و بیقرار
خدایا ما را به حال خودمان رها نکن .
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89 آبان 17 توسط
سجاد مقیمی منفرد